قربونتون برم شهدا!
#برشی_از_کتاب ?
#عمار_حلب ??
شهدا را زنده می دید. پیشانی اش را می گذاشت روی قبرها و مناجات می کرد .?
تکیه کلامی هم داشت [قربونتون برم شهدا]?❤️
?
کتیبه عشق
@katibeheshgh
???????????
#برشی_از_کتاب ?
#عمار_حلب ??
شهدا را زنده می دید. پیشانی اش را می گذاشت روی قبرها و مناجات می کرد .?
تکیه کلامی هم داشت [قربونتون برم شهدا]?❤️
?
کتیبه عشق
@katibeheshgh
???????????
?قیدار
رمان خواندنی و پرفروش رضا امیرخانی
?در فضای پهلوانی و تهران قدیم
?با ۲۰٪ تخفیف: ۱۴۰۰۰ تومان
@ketabresan ??
درباره «قیدار»:
شروع داستان «قیدار» به خودی خود به قدری گیرا هست که خواننده را برای ادامه دادن ترغیب کند؛ قیدار و همسرش که به تازگی عقد کردهاند با ماشین مرسدس کوپه کروک آلبالویی متالیک قیدار به اصفهان میروند تا از پدر دختر که آنجا (تخت فولاد) به خاک سپرده شده، رضایت و رخصت ازدواج بگیرند. سر راه در جاده، قیدار با رانندهی اتوبوسهای خودش مواجه میشود (قیدار یک گاراژ کامیون و اتوبوس دارد) و یک سری وقایع جالب اتفاق میافتد. همه چیز شیرین پیش میرود، غذاهای رنگارنگ توی رستوران بین راهی و حرفهای نمکین تازه عروس و داماد که یک رازهایی هم در آن نهفته است، تا اینکه یک حادثه ورق را بر میگرداند. مرسدس کروک جناب قیدار که مردی بسیار غیرتمند و سنتی و شناسِ کل کسبه و مردم جاده است با یکی از تریلیهای خودش تصادف میکند. این شروع داستان است. کتاب ۹ فصل دارد که هر فصل بیان دورهای از زندگی قیدار است.
قصه قیدار در دهه پنجاه میگذرد، بنابراین زبان داستان با این دهه همخوانی دارد. شاید در ابتدا خوانش داستان کمی سخت به نظر بیاید، اما در ادامه خیلی راحت و روان اصطلاحات و واژههای نویسنده جا میافتد. در واقع بازی با زبان و توصیفات جذاب و جزئی نگری نویسنده و استفاده از دایره لغات گسترده خواننده را خسته نمیکند و همان حسهایی که نویسنده میخواهد ، به مخاطبش منتقل میشود. از دیگر جذابیتهای رمان ، میتوان به جدال بین واقعیت و رویا در اثر نام برد که به خصوص در فصل نهایی که فضا بیشتر رویایی است، از رئالیسم داستان دور میشود.
اگر به داستان با قهرمان مرد، دنیای مردانه و شاید کمی خشن علاقه مند هستید، باید بدانید قهرمان پردازی در این اثر موج میزند.
تیترهای هر نه فصل کتاب هم به نوبه خود جالب هستند؛ هر تیتر لقب یکی از ماشینهای گاراژ قیدار است، با همان زبان و شیوهی خاص قیدار و مردانی که در کتاب هستند.
«زیاد تو زندگی خطا کرده ام، خیلی بیشتر از تو؛ برای همین با آدم خطاکار راحت ترم. آدمی که یک بار خطا کرده باشد و پاش لغزیده باشد و بعد هم پشیمان شده باشد، مطمئن تر است از آدمی که تا به حال پاش نلغزیده… این حرف سنگین است…خودم هم می دانم. خطا نکرده، تازه وقتی خطا کرد و از کارتن آک بند در آمد، فلزش معلوم می شود، اما فلز خطا کرده رو است، روشن است…مثل این کف دست، کج و معوج خط ش پیداست. از آدم بی خطا می ترسم، از آدم دو خطا دوری می کنم، پای آدم تک خطا می ایستم…با منی؟» ص ۳۱
با ۲۰٪ تخفیف: ۱۴۰۰۰ تومان
@ketabresan
نحوه خرید از کتابرسان??
@ketabresan_order?
?موکب آمستردام
خرده روایتهایی از زایرین دوردست سیدالشهدا
?با ۲۰٪تخفیف: ۸۰۰۰ تومان
@ketabresan ??
معرغی کتاب:
«موکب آمستردام» خردهروایتهایی است از زائران دوردست سیدالشهدا؛ زائرانی که از اروپا به مقصد زیارت پیادهی امام حسین رهسپار شدهاند.
زائرانی که امام حسین را نه در کربلا و نجف و قم و مشهد و…، بلکه در قلب اروپا یافتهاند، و دریافتهاند که عشق حسین(ع) زمین و زمان و مکان نمیشناسد و چه بخواهی و چه نخواهی عالمگیر خواهد شد. فقط باید خود را به این دریای عظیم سپرد تا به ساحل آرامش رسید.
«موکب آمستردام» دومین گام و تلاش پس از کتاب موفق پادشاهان پیاده است که در کمتر از یکسال به چاپ پنجم رسید.
بهزاد دانشگر، در این کتاب در تلاش است با به تصویر کشیدن عشق زائران امام حسین(ع)، روایتی از تلاش آنان برای فدا شدن در مسیر سیدالشهدا را برای مخاطبان تصویر کند.
این کتاب تلاشی برای است برای بازنمایی خرده روایتهایی هرچند کوتاه و ناقص از عشق و ارادت کسانی که به هر نحوی در این آیین باشکوه حضور دارند؛ چه به شکل میهمان یا میزبان، چه از راه دور یا نزدیک. زائرانی که خود را گم کردهاند و تازه در کربلا، خود را مییابند و آنجاست که درک میکنند این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست. شما..
«موکب آمستردام» در 136 صفحه رقعی به همت انتشارات عهدمانا در نخستین روز محرم ۱۳۹۷ راهی بازار کتاب شده است.
با ۲۰٪تخفیف:۸۰۰۰ تومان
@ketabresan
نحوه خرید از کتابرسان???
@ketabresan_order?
میدونی…
گاهی وقتا حتی اگه خودتم خیلی آدم حسابی نباشی،
حال می کنی وقتی یه شخصیت باحال رو می بینی…
گذشته از این حرفا،
من عقیده ام اینه که این قهرمان خیلی تو♥دل♥بروئه…
خیلی بی نظیره…?
مـــحـــشـــره…✨
عشقه…?
#معرفی_کتاب
#سقای_آب_و_ادب
کتیبه عشق
@katibeheshgh
????
#برشی_از_کتاب
#عمار_حلب?
تصور نمیکردم حزب اللهی ها اینقدر شاد و شنگول باشن? اصولا آدمای ریشو رو که میدیدم تصور میکردم دپرس و افسرده و مدام دنبال غم و غصه هستن?❌محمدحسین یه میز تنیس گذاشته بود توی خونه دانشجوییش. وارد که میشدیم بعد از نماز اول وقت، بازی و مسخره بازی شروع میشد??
لذت میبردم از بودن در کنارشان?از شادی میترکیدی بدون ذره ای [گناه!]?☝️
??
کتیبه عشق
@katibeheshgh
http://katibeheshghma.kowsarblog.ir/
?????♥?